کلَ‌گپ

۰۳/۱۲/۱۳۹۹

کاهش جمعیت از طریق واکسیناسیون اجباری: راه حل کربن صفر!

 


منتشر شده در 18 فوریه 2021

نوشته شده توسط هلنا هندبسکت

 
مقاله اصلی برای اولین بار در شماره 4 نشریهSovereign independent  در ژوئن 2011 منتشر شد. خانمی که روزنامه را در دست دارد آنقدر زیرک بود که روزنامه چاپی اصلی را نگه دارد!

کاهش جمعیت از طریق واکسیناسیون اجباری:

راه حل کربن صفر!

نوشته: راشل ویندیر. (اولین بار در ژوئن 2011 منتشر شد)

   در تاریخ 26 آپریل سال 2009 روزنامه (استقلال ایرلند) مقاله ای منتشر نمود با نام: "حساسیت والدین برای سلامت کودکان در واکنش به ناباوری نسبت به کارکرد واکسیناسیون." «ادل کندی» خجالت بکشید! این کار شما چیز نیست جز تلاش دست اندرکاران دولت آنهم از طریق عروسک های دست نشانده شان در رسانه ها، برای لغو حق والدین در تعیین راستاهای واقعی زندگی فرزندانشان؛ همه اینها بمثابه این شبهه هست که: ما هم اکنون در یک رژیم دیکتاتوری زندگی می کنیم!

   این یک توهین باورنکردنی به پدر و مادران کشور هست که خود شعور آنرا دارند تا در مورد کارائی واکسن ها تصمیم بگیرند؛ تنها مراجعه به سوابق تاریخی این امر برایشان کافی است نه اعتماد به سیاسمتداران دروغگو!

   در رسانه ها از جمله کسانی که توسط وزارت بهداشت تحت نظارت مری هارنی مورد تمسخر قرار گرفته بودند در مورد «آنفلوآنزای خوکی» و افسانه خطرناک HPV، عملاً کشور را به ورطه فقر کامل کشاندند. و کشور را عملاً به گلوبالیست های بوروکرات اروپائی فروختند که هدف آنها صرفاً از بین بردن حاکمیت مستقل هر کشور عضو و تبدیل آنها به گدایانی با کاسه ای در دست در برابر صندوق بین المللی پول بوده است.

 

واکسیناسیون یک تقلب هست: ساده و روشن!

   سوابق تاریخی این نکته را برای هر کسی که کمی شعور، صبر و شجاعت داشته باشد تا خود واقعیت ها را مورد تحقیق قرار دهد، ثابت می کند؛ بخصوص برای پزشکانی که جرات کنند تا خطر برای فرزندانمان را به ما نشان دهند؛ خصوصاً این کار همواره این خطر را با خود همراه دارد که آنها مشاغل شان را از دست بدهند. از سوی دیگر این امر میتواند توهماتشان را زیر ضرب قرار دهد که انگار آنها ما را از بیماری ها محافظت می کنند و اینکه در اصل آنها بخشی از سازمانی هستند که نقشی معکوس ایفا می کنند. با این حال، سوگند ریاکارانه آنان را وادار می کند ادعاهای وحشیانه مطرح شده توسط غول های داروئی و نمایندگان فروش مواد داروئی را مورد تأئید قرار دهند. در حالیکه میبایست پرده از تمام رازهای آنها بردارند.

   رسوائی هموفیلی ایرلند هنوز پیش رویمان هست: جائی که بیماران را بطور آگاهانه از طریق خون آلوده به HIV آلوده کرده بودند.

   تولیدات می باید به اندازه ای باشد تا هر کسی را نسبت به کشتار بزرگ شرکت های بزرگ داروئی متقاعد کند. اینها ما را به دلایل واقعی واکسیناسیون می رساند. قصدم این نیست که خوانندگانم را متقاعد کنم که این واکسین ها کارساز نیستند. من تنها از شما می خواهم نگاهی به سوابق تاریخی بیاندازید. یک مثال ساده، از بین رفتن سرخک هست:

   - میزان مرگ و میر ناشی از سرخک بین سالهای 1915 تا 1958 حتی پیش از هرگونه واکسیناسیون نزدیک به 98% کاهش یافته بود.

   - در سال 1988 و 1989 بین 69% تا 89% موارد ابتلا به سرخک در کودکان مدرسه ای آمریکا، بین کسانی بود که پیشتر واکسینه شده بودند.

   - در سال 1995 نزدیک به 56% از موراد مبتلا به سرخک در آمریکا از بین کسانی بود که پیشتر واکسینه شده بودند.

 

   همه این ارقام از مجلات پزشکی منعکس شده است. این سه مثال ساده ثابت می کند که کودکان واکسینه نشده کمتر به سرخک مبتلا شده اند و این واکسن در عمل بی فایده بوده است. خودتان بررسی کنید: همه واکسن هایی که ادعا می کند آنها بیماری را درمان یا از بین برده اند، از الگوی مشابه پیروی می کنند. حال آنکه، بهداشت بهتر، آب سالم، غذای سالم و بهتر دلیل کاهش این بیماری بوده و هر پزشکی که هنوز هشیاری اش را حفظ کرده باشد، میتواند به این امر اذعان کند. در غیر اینصورت آنها تحت تأثیر اطلاعات غلط قرار گرفته اند و یا با انکار واضح روبرو هستند. مسئله اینجاست: چرا پزشکان اینگونه تلقین شده اند که معتقدند واکسن ها همچون امری مقدس میباید در نظر گرفته شوند؛ چرا که سوابق تاریخی به وضوح نشان داده همه آنها بی فایده بوده اند.

 

خب، هشیار باشید که برایتان خبری بدی آورده ام!

   دلیل واقعی واکسیناسیون، جدا از سود کلانی که تولیدکنندگان آن بدست می آورند، اطمینان از تداوم بیماری شما در طول زندگی است. نه تنها برای ثروتمند کردن شرکت هائی که خود عامل بیماری شما هستند، بلکه اطمینان از این نکته هست که همه و یا بخش مهمی از شما پیش از آنکه به سن بازنشستگی برسید و یا مدت کوتاهی پس از آن صحنه زندگی را ترک کنید. در همین راستا هست که آنها اصرار دارند شما سالهای بیشتری از عمر خود را کار کنید و سالهای بازنشستگی را عقب می اندازند. حتی بدون توجه به سلامتی و سن و سال شما. آنها به معنای واقعی کلمه می خواهند شما تا سرحد مرگ برایشان کار کنید. اگر نه به شما به مثابه باری اضافی برای جامعه نگاه می کنند و همچون هزینه ای اضافی برای جامعه که باید متحمل آن شود. و بنابراین بمثابه یک انگل بی فایده قلمداد میشوید. یک مصرف کننده منابع مورد نیاز برای بقیه افراد جامعه. وقتی شرکت های بزرگ دیگر نتوانند از بیماری که به شما داده اند سود ببرند، شما را برای مردن رها می کنند.

   این دستور کاری است که تحت عنوان کنترل جمعیت سازمان ملل متحد تحت اداره امور اقتصادی و اجتماعی تبلیغ و پیش برده میشود. تنها نگاهی به آفریقا بیاندازیم، ملتی که به اعتراف سازمان ملل متحد به تنهائی قادر است تمامی جهان را تغذیه نماید؛ چرا با اینهمه میلیونها نفر در آفریقا از گرسنگی تلف می شوند. برای اینکه، برنامه اینگونه تنظیم شده است.

   همه ما زمانی به نحوی از انحاء به تأثیر واکسن ها باورمند شده ایم. من یکی از آنها بودم و بچه ام را سی و پنج سال پیش واکسینه کردم. حال تصورش هم برایم محال است! فکر می کنم حال میتوانیم براحتی بپذیریم که تفاوت بین بیماری های مُسری واقعی و بیماری های ساختگی گذشته وجود دارد. به آن میگویند: سرطان. آئوتیسم نیز در همه جای دنیا وجود دارد و در سطحی کاملاً خطرناک وارد شده است.

   پیش از واکسیناسیون های گسترده، سرطان امری نادر و ناشناخته بود و یا حتی تقریباً وجود نداشت. امروزه در جهان غرب، به اصطلاح توسعه یافته، با بحران سرطان روبرو هستیم تا حدی که از هر 5 تا دو نفر، یک نفرشان مبتلا به سرطان هست. چه اتفاقی افتاده که سرطان اینگونه گسترده شده است؟

   تنها نگاهی به واکسیناسیون برای فلج اطفال با این آگاهی روبرو هستیم که واکسن فوق حاوی ویروس SV40 است که هدفی غیر از ایجاد سرطان ندارد؛ این واکسن در سراسر جهان توزیع و مورد استفاده قرار گرفته است. این امر در زمانی شروع شد که مانند سرخک، فلج اطفال نیز پیش از واکسیناسیون به همان دلایل پیش گفته شده در حال کاهش بود.

   در صحن کنفرانس TED 2010 آقای بیل گیتس رئیس مایکروسافت بزرگترین شرکت رایانه ای روی زمین روبرو میشوید. براستی، بیل گیتس چه ربطی به واکسیناسیون دارد؟

   نقل قول کنار تصویر وی در عکس بالا را می بینید؟ اینها دقیقاً حرفهای او هستند. آیا موضوع را گرفته اید؟

گلوبالیستهای جهان هیچ اهمیتی برای بشریت قائل نیستند. به زعم آنها مردان، زنان و کودکان عادی باید از بین بروند.

   مغزهای خیال پرداز برای اطمینان به اینکه نمونه های برتر بوده و به آینده تعلق دارند در تلاش برای حفظ خود برای آینده هستند. من و شما دیگر مورد نیاز آنان نیستیم و به همین دلیل است که می بینیم چطور اقتصادهای ما، ثروت های ما، سلامتی و شادمانی و در نهایت زندگی مان را از دست می دهیم.

   (در سال 2020، ببینید ما در کجا قرار داریم که هنوز فردی مانند بیل گیتس صحبت از واکسیناسیون عمومی می کند!)

   نسخه کامل مقاله را میتوانید در این آدرس ملاحظه نمائید: مقاله انتشار یافته در سال 2011

https://ia601404.us.archive.org/26/items/sovereign-independent-issue-4/Sovereign_Independent_Issue4.pdf

 


This page is powered by Blogger. Isn't yours?