کلَ‌گپ

۱۲/۱۱/۱۳۹۹

مرگ یکی از روتچیلدها و جنبه هائی از تئوری توطئه...


 

Фото: EN24 World

   والنتین کاتاسانف: 29- ژانویه – 2021


   در پانزدهم ژانویه 2021، یکی از اعضاء خاندان روتچیلدها، بانکدار معروف بنجامین دو روتچیلد بر اثر حمله قلبی در ملک مسکونی اش در "شاتو د پروگنی" سوئیس درگذشت. او فرزند بانکدار معروف ادموند دو روتچیلد، (1997-1926) یکی از معروفترین چهره های خاندان روتچیلد، رئیس خاندان در سوئیس و سومین فرد مهم این خاندان بعد از خاندانهای انگلیس و فرانسه بود.

   پس از مرگ پدرش در سال 1997، بنجامین سی و پنج ساله روال متعارف خط خانوادگی را تغییر داده و مسئولیت موسسه حفاظتی "ادموند د روتچیلد" را بعهده گرفت که دارائی هائی بیش از 175 میلیارد دلار (متمرکز در بانک های فرانسه، سوئیس، رستوران ها، هتل ها، بنیادهای خیره و غیره) را مدیریت می کند. ثروت شخصی وی در هنگام مرگ یک و نیم میلیارد دلار تخمین زده شده است. البته در مقایسه با ثروتمندترین افراد جهان، این رقمی متوسط محسوب میشود. اما اگرچه بنیامین رتبه 1349 را در لیست ثروتمندان فوربیس به خود اختصاص میدهد، اما وی بمثابه یکی از تأثیرگذارترین نخبگان مالی جهان نامیده میشود. طبعاً این نکته میتواند مطرح باشد که روتچیلدها دوست ندارند آنچنان در انظار عمومی نمایان باشند وترجیح میدهند قسمت قابل توجهی از دارائی های آنان در سایه پنهان بماند.

   در سری کارهای بسیار شناخته شده با نام بنجامین، ادغام دارائی شاخه های فرانسه و انگلیس از خاندان روتچیلدها در سال 2007 را میتوان نام برد. بخشی از بدنامی های ناشی از ورشکستگی وال استریت و بالاخص بانک "لیمن برادرز" در سال 2008 نیز با نام وی مترادف است. لازم به یادآوری است که سقوط این بانک، عامل بحران مالی جهانی در سالهای 2008 و 2009 بوده است.

   بنیامین علاقه خود در ورود به سیاست را نیز پنهان نکرده. رئیس جمهور کنونی فرانسه، امانوئل ماکرون خود از محافل نزدیک به روتچیلدها است و اعتقاد بر این بوده که بنیامین به ویژه مسئول ارتقاء وی به سمت ریاست جمهوری بوده است.

   مایلم توجه شما را به دو ویژگی خاص و "خانوادگی" خاندان روتچیلدها جلب کنم: میزان بالای مرگ و میر اعضاء خاندان و ابهاماتی که چگونه گی مرگ آنها با خود همراه داشته. این امر نشانه دو دلیل مشخص است؛ اول: جدال اعضاء خاندان در رقابت های سیاسی و مالی درونی؛ ثانیاً، تخلفات آشکار و مکرر افراد خاندان نسبت به " منشور داخلی خانواده " که توسط بنیانگذار خاندان یعنی: سرهنگ آمشل روتچیلد (1744- 1812) تنظیم شده بود. در نتیجه "شورای خانواده" می تواند نسبت به ارتکاب جرائم واکنش نشان داده و تصمیم بگیرد.

سرهنگ امشل روتچیلد

   یکی از مشکوک ترین این مرگ ها تقریباً یک ربع قرن پیش رخ داد. موضوع درباره مرگ آمشل روتچیلد (1955-1996) پسر بارون معروف ویکتور روتچیلد (1910-1990) می باشد. در هشتم جولای سال نود و شش میلادی جسد او را در حمام محل اقامتش در هتل بریستول پاریس یافتند. طبق نسخه رسمی، او خودکشی کرده بود. خود را با کمربند روبدوشامبرش آویزان کرد. روپرت مرداک، به تمام سردبیران و ناشرانش در سراسر جهان دستور داده بود تا چیزی در این باره مطرح نکنند. رسانه ها خود را با گزارش های مختصر مرتبط به خودکشی محدود کردند. نتایج تحقیقات پلیس نیز هیچگاه در رسانه های اصلی گزارش داده نشده است.

   مرگ بنیامین روتچیلد نیز مشکوک به نظر میرسد. وی در اوج موفقیت های زندگی خود از دنیا رفت کمااینکه از سلامتی خود نیز هیچ گله ای نداشت. مرگ وی باعث طرح نظریه های مختلفی شده است. تقریباً همه بنحوی از انحاء آنرا یک قتل در نظر میگیرند. اکثر این نظریه ها، مرگ وی را در ارتباط با رویدادهای ایالات متحده میدانند. طبق برخی نظریه ها، بنیامین و عموماً روتچیلدها از طرفداران ترامپ محسوب میشدند. از سوی دیگر، برخی معتقدند روتچیلدها از جو بایدن حمایت می کردند و بنیامین یکی از اصلی ترین دستیاران پنهان نامزد دموکرات بوده (از جنبه کمک های مالی). برایم قضاوت در این زمینه دشوار هست. اطلاعات بسیار کمی تا این لحظه وجود دارد. در مورد نامزدهای ریاست جمهوری ایالات متحده اتفاق نظر بین روتچیلدها وجود نداشت. به جرأت می توانم به این نکته تأکید کنم که هدف اصلی روتچیلدها تضعیف آمریکا بوده. برای این کار آنها هم به دموکرات ها و هم به جمهوری خواهان کمک می کنند تا آنها سرهایشان را به یکدیگر بکوبند.

   تقریباً تمامی اعضاء خاندان روتچیلدها نظر خود در قبال ترامپ یا بایدن را پنهان می کنند. اما موارد استثنائی نیز وجود دارد. از جمله میتوان از "لین دو روتچیلد" نام برد که در سال 2016 آشکارا از نامزد دموکرات ها یعنی هیلاری کلینتون حمایت نمود.

   برای درک بهتر نگرش روتچیلدها نسبت به آمریکا، بهتر است به گفته ژاک آتاللی دقت نمود. او بهرحال بنحوی از انحاء سخنگوی غیررسمی آنان محسوب میشود و عموماً در خدمت آنهاست. در پیش بینی های وی در کتاب " تاریخچه مختصر آینده (2006) آتاللی وقایع نمی قرن آینده را به پنج مرحله تقسیم کرد. مرحله اول آن تضعیف آمریکا و از دست دادن وضعیت ابرقدرتی آن است. آخرین مرحله، استقرار یک دولت جهانی است ( که در آن بطور طبیعی همه موقعیت ها متعلق به خاندان روتچیلدها است.)

   پیشتر از اینها در سال 1979، آتاللی جوان پیشنهاد کرده بود تا " مفاهیم و داده های پزشکی" را برای گذر به نظم جدید جهانی بکار گیرند. در سال 2009 در صفحات L'Express او احتمال یک پاندمی ویروسی را مورد توجه قرار داد.

عکس: REUTERS / دادو روویچ

   بطور غیرمستقیم نشانه های بسیاری وجود دارد که روتچیلدها در فراهم کردن زمینه های تحریک جهانی توسط کووید – 19 نقش داشتند. بیائید نظری بیاندازیم به طرح روی جلد مخصوص سال نو 2019 "د اکونومیست". بعد از آن بد نیست نظرات برخی کارشناسان در رمزگشائی مفهوم درونی آن تدقیق کنیم که به خوانندگان مجله درباره احتمال وقوع یک پاندمی ویروسی قریب الوقوع اطلاع داده اند. در این طرح چهار سوار آخرالزمانی نشان داده میشود که سوارکاران "طاعون" قلمداد میشوند. با تاجی (در فرمات کرونا) بر سر به تصویر کشیده شده اند. سوارکاری با نام "جنگ" شبیه مجسمه آزادی آمریکا بود که روی صورتش با ماسک پزشکی پوشیده شده بود.

   دلایل عدیده ای وجود دارند که متأثر از آن میتوان باور داشت فرد متوفی (یا کشته شده) در تهیه زمینه های عملیات کووید – 19 نقش داشته است. یکی از نظریه پردازان با تجربه "تئوری توطئه" بنیامین فولفورد در این باره در مقاله هجده ژانویه خود تحت عنوان: "جدول زمانی برای آینده جهان، در این هفته مشخص میشود"، نکاتی را مطرح کرده است. این مقاله عکسی از یک سند ارائه داده از حق ثبت اختراع تست پی.سی.آر. (PCR) که به نام یکی از اعضاء خاندان روتچیلد به ثبت رسیده و این حق ثبت اختراع مربوط به سه سال و نیم پیش از شروع هیستری همه گیری کووید 19 بوده است. فولفورد در سراسر جهان ارتباطاتی دارد که به گفته وی اطلاعاتی در اختیار وی قرار میدهند. از جمله این اطلاعات نامه مخفی ام آی سیکس (سرویس اطلاعات خارجی انگلیس) است که برای سرویس های اطلاعاتی متحدین خود ارسال شده است. این نامه (بدون آدرس دریافت کننده معین) نشان میدهد که یک عملیات ویژه جهانی در عرصه بهداشت عمومی در جهان آماده میشود و اهدافی را دنبال می کند که انگلیسی ها تاکنون قادر نبوده اند آنرا بطور کامل درک نمایند. در آنجا به ثبت اختراع ریچارد روتچیلد اشاره شده است که نشاندهنده یکی از تحریکات قریب الوقوع می باشد.

   طبق گفته فولفورد، COVID-19 مخفف: Certificate of Vaccation Identification 2019 میباشد. وی معتقد است عملیات COVID-19 در واقع میبایست در سال 2019 شروع میشد. اما با تأخیری مواجه گردید. فولفورد معتقد است رمزگشائی نام پاندمی حکایت از واکسیناسیون گسترده و شناسائی دیجیتالی جهانی افراد دارد. طبق گفته فولفورد، صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و بانک تسویه حسابهای بین المللی در تأمین مالی این عملیات نقش مستقیم دارند.

   در هر صورت، کارشناسان توجه خود را روی این واقعیت قرار داده اند که ارتباطی نامرئی بین رئیس صندوق بین المللی پول یعنی کریستالینا گئورگوا و بنیامین روتچیلد (مقتول) وجود دارد. گئورگیوا خواهرزاده همسر اول پدر بنیامین، ادموند روتچیلد بود که وسلینکا همسرش پس از جدائی اسم فامیل گئورگیوا را بکار گرفت.

   درباره بانک جهانی پیشتر از این یادآور شده بودم که این مؤسسه مالی، بودجه ای برای اجرای برنامه "مبارزه با پاندمی کووید - 19" در نظرگرفته است. مرحله اول این برنامه برای پنج سال یعنی تا 2025 طراحی شده.

   بطور خلاصه نظریات بنجامین فولفورد به نتایج زیر میرسد: ابتدا بنیامین د روتچیلد در زمینه سازی برای عملیات ویژه کووید – 19 شرکت کرد. ثانیا، مخالفان، رقبا و شرکای وی اطلاعات کافی در مورد مشارکت وی در این عملیات جمع آوری کرده اند. سوم اینکه، در واقع امر هیچ قتلی در پانزده ژانویه رخ نداده است. مرگ ناشی از حمله قلبی مطرح شد. توجه داشته باشید که اطلاعات مربوط به مرگ بارون بسیار کم و پراکنده است. تنها از نزدیکانش شنیده شده و در مراسم تشییع جنازه وی، تنها حلقه بسیار محدودی از نزدیکان حضور داشتند و به هیچ فردی بیرون از این مجموعه اجازه شرکت داده نشده است.

   این نظر مطرح میشود که شاید بارون میترسد عملیات کووید – 19 با شکست روبرو شده و در نهایت چه بسا دادگاهی همچون دادگاه نورنبرگ به میان آید. یا احساس کرد که شرکایش قابل اعتماد نیستند. در کل میتوان گفت: بارون مرده و یا کشته نشده است، او ترجیح داد غیب شود!

   من قضیه مرتبط به خبر مرگ بنیامین روتچیلد را همانطور که فولفورد مطرح کرده است، در اینجا آورده ام. اما فقط به عنوان یک نظریه قابل بحث، اگرچه بیشتر با وضعیت فعلی و واقعیت همخوانی دارد. در تاریخ خاندان روتچیلدها، گرایش های آشکاری دیده شده است: از آماده سازی مداوم انقلاب ها، توطئه ها، جنگ ها، و از جمله کووید – 19 ... و "بازسازی بزرگی" که همه آنها در یک ردیف قلمداد می شوند. روندها نشان از آن دارند که آنها در مسیر تبدیل شدن به ارباب جهان گام بر میدارند.

 

   متن نوشتاری مقاله پرفسور والنتین کاتاسانف در آدرس زیر قرار دارد:

https://www.fondsk.ru/news/2021/01/29/o-smerti-odnogo-iz-rotshildov-52796.html

   متن ویدئویی آنرا هم میتوان در این آدرس شنید:

https://www.youtube.com/watch?v=LBwggceRUJk



This page is powered by Blogger. Isn't yours?