کلَ‌گپ

۳۱/۰۳/۱۳۸۸

نظری برای پیام سازمان فداییان اکثریت

 

سازمان فداییان خلق ایران – اکثریت،پیامی خطاب به مردم ایران فرستاده و آنها را به شرکت اعتراضی در راهپیمایی علیه سخنان خامنه‌ای دعوت کرده. من نظر زیر را پای نوشته‌شان گذاشته و حال همان را در اینجا نیز وارد می کنم. چشمان ندا، دختری که جلوی دوربین یکی دیگر از شرکت‌کنندگان تظاهرات خیابانی در تهران، جن سپرد، نگاهش را تا اعماق وجود همه بینندگان خود وارد کرده و از همه‌گان خواست تا انگشت اشاره خود را به سوی آنانی نشانه روند که مسئول قتل امثال ندا هستند و من هم به سهم خود فکر میکنم نه تنها سران جمهوری اسلامی، که امثال موسوی و کروبی و مجمع روحانیون مبارز و امثالهم در کشاندن مردم و تبدیل آنان به گوشت دم توپ جانیانی که خود سازمان‌دهی و آموزش و تمرین آنها را به عهده داشتند تا در کشتار مردم نقش ایفا نمایند، مسئول هستند.

 

لطفاً و با خواهش فراوان از شما می خواهم که اگر تمام این سالها منتظر چنین شرائطی بوده اید تا ثمره کار مستمر تشکیلاتی و سیاسی و غیره را بطور عملی بکار گیریید، تحت تأثیر جو موجود قرار نگرفته و مردم را به حرکاتی دعوت نکنید که در عمل در راستای سیاستی پیش رود که میتوان آنرا در کوتاه ترین جمله " خود براندازی حکومتی " قلمداد کرد. ارازل و اوباشی که تحت عنوان روحانیون مبارز مردم را گوشت دم توپ میکنند، بجای اینکه بطور مشخص و واضح و با نظریه ای سیاسی و اجتماعی و از این قبیل و با بیانیه هایی تحت مسئولیت مستقیم خود، هارت و پورت های خامنه ای و دستگاه مشخص وی را محکوم کنند، سعی میکنند با کشاندن مردم به خیابان ها، کینه عمیق مردم از مجموعه حکومت را به پای خود بنویسند.

شما اگر خواهان ابطال انتخابات هستید، ابتدا باید به این سوال پاسخ دهید که: آیا اساساً انتخاباتی هم در میان بوده است؟ شما که در پیام انتخاباتی خود به درستی بر تحریم این نمایش تأکید کردید، و متاسفانه بدلیل جوی که تحت تأثیر نیروهای هرز سیاسی بر کلیت اپوزیسیون حاکم بوده، مردم را حتی تا پای میز نمایشات شبه انتخاباتی فرا خواندید، حال با این واقعیتی که تمام جامعه آنرا به تجربه عملی خود دیده که در جمهوری اسلامی اساساً نمیتوان بر آراء تأکیدداشت و همه اینها برای انجام اعمالی در نظر گرفته میشود که خود خواهان آنند؛ آنگاه شما حال بر ابطال چنین انتخاباتی اشاره می کنید!؟ نه مجریان این نمایش، نه کاندیداهایی که برای چنین کاری گمارده شده اند و نه نتیجه آن، هیچکدام در راستای آن چیزی نیست که تحت عنوان حقوق اجتماعی میتوان برای مردم قائل شد.

مردم در شعارهای خود، از سوء استفاده نسبت به کشانده شدن خود پای میز شبه انتخابات با شعار: رأی من کجاست برخورد می کنند. و یا از موسوی که آنها وی را بمثابه موجودی فرضی در برابر کاندیدایی دیگر و به عبارتی برای استفاده در برابر حکومت مسئول آراء خود میدانند و از وی میخواهند: موسوی رأی مرا پس بگیر، به این معنی است که آنها بر ابطال نمایش انتخابات تأکید دارند و نه منتجه آن که در شکل شبه کودتا نمایان شده.

امروز، کشاندن مردم به اعتراضات آرام، نه در کشاندن آنان زیر شعارها و خواسته ها و ارواح شکمشان مبارزه امثال موسوی و روحانیون و شعارهای الله و اکبر و غیره، بلکه خواست مسئولیت از چنین ارگان هایی است تا خود بطور مشخص و واضح نظراتشان را در قبال فلان و بهمان نظر حکومت بیان کنند. موسوی، که محدودیت در چارچوب حرکات و بازی قواعد و قوانین را بی فایده می داند، باید با صراحت تمام و مسئولانه نقض آشکار قانون اساسی در زمینه حقوق بشر را اعتراف کند. در غیر اینصورت همانی را بیان خواهد کرد که کرده: مردم برای راه امام شان، راه اسلام، سرفرازی قانون اساسی و ... این مزخرفات دارند پیش میروند.

 

دوستان، شما در قبال تمام زحماتی که در سی سال گذشته بر دوش فدائیان بوده و بهرحال نمایش ادامه دهنده راه آنان هستید، مسئول اید تا هر حرفی که به زبان و قلم می رانید، در عین پاسخ به نیازهای لحظه به لحظه و روزمره حرکات اجتماعی و سیاسی، اما نه تحت تأثیر روزمره گی باشد. بیش از همه از شما انتظار میرود برعکس انواع تجمعات و تشکل هایی که ابن الوقت و تنها تخت تأثیر شرائط کنونی و با مواضع پر طمطراق اینکه انگار جوانان آن تشکل ها را خودبخودی درست کرده اند و با تعجب فراوان همه آنها هم قصد دارند احزاب و تشکل های سابقه دار را دور زده و خود برنامه هایشان را پیش ببرند و در این راه تنها و تنها شعارهایشان را با تعجب فراوان صرفاً برای و با شعارهای باند موسوی و عقبه آن در کشورهای غربی همآهنگ می کنند، گستره کامل حوادث را در نظر گرفته و راستاهای مناسب برای تحقق و تثبیت حقوق اجتماعی را دنبال نمایید.

اگر مردم در ایران از فرصت کنونی بهره گرفته و پتانسیل تنفر خود از کلیت رژیم را نمایش میدهند، نباید آنان را به تبعیت از تجمعاتی سوق دهید که دستشان تا آرنج در خون و کثافات این رژیم آلوده است. مجمع روحانیون مبارز و امثالهم تا موسوی و غیره، با مسئولیتی که دستگاه رسمی برای نمایش شبه کودتا به عهده گرفته حال به ظاهر تبدیل شده اند به مدافع حقوق مردم. آنها خود میدانند که در دوره هایی دیگر، امثال همین خامنه ای مزدور و رفسنجانی فاسد را با بیش از نود درصد و درست در شرائطی که مردم از جنگ و مرگ و خفقان در عذاب بودند با بیش از نود درصد آراء مردم بعنوان رئیس جمهور از جعبه ها بیرون می کشیدند؛ آنها واقف اند که ابطال انتخابات پیش از انجام آن رقم میخورد نه بعداز آن!

سعی کنید در جایگاه واقعی خود قرار گیریید. نه تاریخ، که عقل سلیم و خردورزی جامعه ما در زمان و جای خود، قاضی مناسبی برای نظراتی خواهد بود که امروزه از زبان و قلم شما بیان می گردند.


This page is powered by Blogger. Isn't yours?