کلَگپ | ||
۲۳/۰۲/۱۳۸۸از کتاب: " آیوراودای ماهاریشی " - علم زندگی" آنگاه که انسان یاد گرفته باشد که به فراسوی اندیشه گذر نماید (به ماوراء برود)، ذهن او به شیوهای تازه به روی خود ذهن باز می شود. همانگونه که قبلاً نیز مشاهده نمودیم، چنین رویدادی بسیار سودمند است ولی همه داستان را در بر ندارد. در این رابطه می توانید شیوه تسلط بر لایههای ظریف و ناملموس ذهن را نیز فرا گیرید و تکنیکهای ویژهای وجود دارد که نخستین آنها، اصوات آغازین نام دارد. نامگذاری این تکنیک، بر پایه ارتعاشاتی است که میتوان در هنگام آرامش تقریباً مطلق ذهن، ردیابی نمود. براساس آیورود، این اصوات خفیفتر از خفیف، جنبه اتفاقی ندارند، زیرا تمامی طبیعت از آنها ساخته شده است. اصوات آغازین، در سکوت مطلق جهان کوانتوم مکانیکی پا به عرصه وجود می نهند. الگوهایی را می سازند که در هنگام مقتضی به صورت ماده و انرژی و همگی چیزهایی که دارای گوناگونی پایانناپذیری بوده و از ماده و انرژی ساخته شدهاند، شکوفا می گردند: ستارگان، درختان، تختهسنگها، انسان، و ... تئوری زیربنایی " درمان از طریق اصوات آغازین " بر این شالوده استوار است که ذهن قادر است به سطح کوانتوم بازگردد، اصوات معینی را که احتمالاً در مقطعی از مسیر تغییر شکل دادهاند، بکار گیرد و به این ترتیب تأثیر عمیق شفابخشی را در بدن برجای نهد. واقعیت کوانتومی با توجه به اینکه چنین برداشتی از دیدگاه همگی کسانی که نظیر ما ریشه در واقعیت مادی دارند، بسیار بیگانه می باشد، اجازه دهید که برای لحظهای اصوات آغازین را مد نظر قرار دهیم. فیزیکدانان غربی اذعان دارند که در ژرفترین سطح جهان طبیعی، میدان کوانتوم را مییابیم. یک کوانتوم، به عنوان کوچکترین واحدی از نور، الکتریسیته یا انواع دیگری از انرژی تعریف می شود که امکان وجود دارند. (واژه کوانتوم، از ریشه لاتینی به مفهوم "چه مقدار" مشتق شده است). واقعیت کوانتومی، برداشتهایی را که برپایه عقل سلیم هستند، به مبارزه می طلبد. بطور مثال، هیچیک از عناصر جامد در آن وجود ندارد. اتم، قبلاً به عنوان کوچکترین ذره موجود در جهان آفرینش بشمار می آمد. در واقع اتم از واژه یونانی به مفهوم "غیرقابل تقسیم" درست شده است. با این وجود، در نگاهی نزدیکتر، متوجه میشویم که اتم نیز متشکل از ذرات کوچکتری از ماده است که به سرعت برق در پیرامون یک فضای خالی عظیم به گردش در آمدهاند ��" فضایی آنچنان خالی که با خلاء بین-کهکشانی رقابت می کند. فاصله بین دو الکترون، بهنسبت اندازه آنها بیشتر از فاصلهای است که زمین و خورشید را از یکدیگر جدا می کند. چنانچه توجه خود را کاملاً روی این ذرات زیر-اتمی متمرکز کنید، پی می برید که اصلاً از ماده ساخته نشدهاند و فقط ارتعاشات انرژی هستند که ظاهراً به لباس جامدات در آمدهاند. کشف این مطلب که ماده عبارت از نوسانات انرژی است که به لباسی دیگر در آمده است، مواد سوختی لازم را برای انقلاب کوانتوم فراهم آورد که به رهبری اینشتین و همکاران وی در آغاز این سده به وقوع پیوست. به جای تکیه بر ذرات جامدی که مانند گوی بازی بیلیارد در روی میز به حرکت در می آیند، فیزیکدانان با ارتعاشات شبحمانندی روبرو گشتند که در یک لحظه جسمیت داشتند و در لحظه بعد، انتزاعی بودند. انقلاب کوانتوم، ناگزیر سبب گردید که بپذیریم دیدگاه ما از جهان تغییر خواهد کرد. فیزیک کوانتوم ثابت نمود که همگی اشیای گوناگونی که در پیرامون خویش مشاهده می کنیم ��" ستارگان، کهکشان، کوهها، درختان، پروانهها و آمیبها و غیره، از طریق میدانهای نامحدود، جاودانی و نامحصور کوانتومی با یکدیگر مربوط می باشند. نوعی روانداز نامرئی که تمام جهان آفرینش به آن دوخته شده است. در واقع، همگی چیزهایی که جدا از یکدیگر و مشخص بنظر می آیند، روی طرح این پوشش عظیم دوخته شدهاند. زوایای تیز هر شیئی، نظیر زوایای میز و صندلی، صرفاً توهماتی هستند که محدودیت توانایی دید، بر ما تحمیل کرده است. اگر دارای چشمانی بودیم که با جهان کوانتومی همسازی داشتند، مشاهده می کردیم که این زوایا به تدریج محو و سرانجام ذوب شده و جای خود را به میدانهای نامحدود کوانتوم می دهند. دستیابی به سطح کوانتومی طبیعت، دارای کاربردهای عملی بوده است: اشعه ایکس، ترانزیستورها، ابررسانهها و لیزرها را به ما داده است. تا زمانی که علم به سطح ژرفتری از بافت درونی طبیعت راه نیافته بود، همگی این امور غیرقابل تصور بودند. اکنون اعتقاد بر این است که فقط یک اَبرَ میدان بنام میدان واحد وجود دارد که واقعیت نهائی زیربنای کل طبیعت است. مانند درختی که ترکههای نازک آن به ساقهها و ساقهها به شاخهها و شاخهها به تنه اصلی درخت منجر می گردد، تمامی جنبههای گوناگون طبیعت نیز در این میدان فراگیر به یکدیگر می پیوندند. از آنجا که ما نیز بخشی از طبیعت هستیم، بنابراین الزاماً بخشی از میدان واحد نیز می باشیم. همان میدانی که در هر لحظه زمانی، در درون و پیرامون ما وجود دارد. این میدان فراگیر را می توان با پرداختن به مدیتیشن، در ذهن تجربه کرد... " " ... مسلماً چنین حالتی یک جابجایی شدید هشیاری است که موجب می گردد ذهن یک حقیقت تازه و ژرف را درک کند ��" این حقیقت که انسان چیزی بیش از مجموعهای از گوشت و خون و استخوان است که در زمان و مکان جای دارد. در حقیقت ما انسانها دارای دو خانه هستیم. یکی از این خانهها مکانی معین دارد و آن دیگر بیکرانه است. چنانچه توجه خود را به علم فیزیک معطوف دارید، بنظر خواهد آمد که جهان حواس ما، الکترونها، کوارکها و دیگر ذرات بنیادی نیز در زمان و مکان جای دارند ولی آنگاه که از آستانه کوانتوم بگذرید، هر ذرهای عبارت از نوک موجی است که در فضا/زمان، به گونهای نامحدود در تمامی جهات گسترده می گردد. یعنی مادام که نسبت به هر دو هویت خویش هشیار نباشید، قادر نخواهید بود که خود را به درستی مشاهده نمایید." صفحه 168-170 از کتاب: " علم زندگی، با طب آیوراودای ماهاریشی " پینوشت: دلیل انتخاب این بخش از کتاب آیوراودا و انعکاس آن در اینجا، به این خاطر بوده که اخیراً همزمان با خواندن این کتاب، قطعه فیلمی از سخنرانی یکی از فیزیسینهای کوانتومی نگاه میکردم؛ احساس کردم با توانائی تجسم چنین درکی از هستی، در واقع قدم مهمی در درک مناسبات و جایگاه انسان در طبیعت برداشته خواهد شد. وقتی وجود انسان تنها شکلی از بروز و نماد حرکت و حضور انرژی باشد و بس، دیگر نمیتوان مرزی بین اشکال و پدیدههای گوناگون هستی قائل شد. وحدت وجود، در وحدت انرژی متبلور میشود و ... بدینسان، واکنش انرژی در بروز شکلی مثل انسان، او را فاقد تاریخ میکند و جهان تنها یک جمله را میتواند بپذیرد و آن: هستی، فقط " بود " هست؛ نه گذشته دارد و نه آینده و نه حال به مفهومی در پهنه زمان. زمان نیز در کنار چنین ادراکی موجودیت خود را از دست میدهد و مکان، بعنوان یک پارامتر نمایشی برای زمان، بکلی از صحنه دور میشود. - در این زمینه فکر کنم کتاب پرفسور یولیان باربر، بنام " پایان زمان " نیز باید معرفی گردد که وی چنین درکی از فیزیک کوانتوم را با تفصیلات و توضیحات کافی در کتاب خود شرح داده است. - این هم بخش اول سخنرانی پرفسور جان هاگلین:
- و این هم بخش دوم:
نوشته شده در ساعت ۴:۳۹ بعدازظهر
توسط: تقی |
een plaats voor mijn gedachten en ideeën! جائی برای انعکاس افکار و ایده هایم! نوشتههای قبلی:
پیوندها:
خالواش - وبلاگی موازی زمزمههایی روی کاغذ ترجمه بنیاد کریشنامورتی - در آمریکا گشتها *تماس بایگانی:
|