کلَگپ | ||
۲۰/۰۴/۱۳۸۵تنهایی غریب زیدان!در خبرها اومده که انگار بازیکن ایتالیایی چیزهایی به زیدان گفته که موجب به خشم اومدن وی و رفتاری شده که حال سوژه تمام جهان قرار گرفته. از حمایت و تعریفی که ژاک شیراک رئیس جمهور فرانسه از وی بعمل آورده تا ... میگویند، ماتراتزی بهش فحش مادر داده و اونو تروریست خطاب کرده و از این قبیل. اگه مبنا رو همین قرار بدیم و اگه این اصل رو هم بپذیریم که این نمایش عظیم رسانهای و اینهمه سازمان و دم و دستگاه و اینها همه در خدمت رعایت چنان عدالتی است که طرفین تنها و تنها از روی توانائیهای تکنیکی و هنر فوتبال و خلاصه رقابت ورزشی با هم روبرو بشن، و اگه در چنین شرائطی همین حرفهایی که به ماتراتزی نسبت میدن هم درست باشه، فکر میکنید غیراز آنچه زیدان انجام داده و بجای خودش موجب خرسندی مسئول کمیسیون خارجه جمهوری اسلامی قرار گرفته، چه رفتار شایستهای میشد انجام داد و اصلاً شقوق دیگر قضیه چطور شکل میگرفت؟ زیدان از بازیکن ایتالیایی چنین اتهامات و توهینهایی رو می شنود و بر میگردد:" با من بودی؟ - آره، مادر... تروریست ... در ... رو بذار!؟ - مگه تو پلیس هستی که فهمیدی من تروریست هستم!؟ - نه، من مادرت رو وقتی... به من گفت! – خب مادرم که خیلی وقته مرده، مگه اینکه... اینجا داور دخالت کرده و گفت: بهتره شما دو تا با هم دست بدین که تمام تلوزیونهای دنیا دارن شما رو نگاه میکنند و اگه لبخونی کنند، دهن هر دو سرویسه! واریانت دوم، زیدان بعداز شنیدن فحشها میره یقه داور رو میگیره و میگه: این به من گفته تروریست ... من میخوام که یا جلویش رو بگیری و یا اونو جریمه کنی! داور نگاهی به زیدان میندازه و میگه: اون به چه زبانی به تو فحش داد؟ زیدان که اصلاً حواسش به این سوال نرفته بود گفت: فکر کنم فرانسوی گفته. داور میگه: خب، پس اول یقین پیدا کن بعد بگو! زیدان وقتی به هانری میگه: این یارو به من فحش داده و داور هم اینطور میگه، هانری نگاهی به زیدان کرد که بدتر از نگاهکردن عالم اندر سفیه بود: مگه کلمه تروریست، ایتالیائی و فرانسوی داره؟! تو همه دنیا این اسم رو می شناسند! حالت سوم، زیدان بعداز شنیدن این فحشها سخت ناراحت میشه و دیگه نمیتونه راحت بدوه و با دست اشاره میکنه که منو عوض کنید. خجالت میکشه که چیزهایی که شنیده و اصلاً ناراحتیاش و خطای بازیکن ایتالیایی که موجب خراش روحش شده رو بگه... میره یه گوشهای می شینه و چشمانش بقیه بازی رو دنبال میکنه، اما تمام حواسش با خودش مشغول هست که: آیا کار درستی کردم؟ نباید میزدم تو دهنش!؟ حالت چهارم: توپ رو با دست گرفته و همراه توپ از زمین خارج میشد. وقتی داور بعنوان اعتراض جلویش قرار میگرفت، میگفت: اینجا جائی نیست که من بتونم بازی کنم. ... و وقتی ازش بیشتر سوال می کنند بگه: آقای ماتراتزی منو همراه فحش به مادر و خانوادهام تروریست خطاب کرده. آیا ایشان قادر هستند همین کار رو در برابر تمام مردم دنیا، همونایی که دارن بازی ما رو نگاه میکنند و شاید هم فیلم صحبتهایش هم باشه، یکبار دیگه بطور مشخص بگه که چی گفته؟ این حرکت البته سریعاً توسط یک آگهی تجارتی قطع میشه. و البته نه زیدان نانخانه خودش رو به خطر میندازه و نه آن یارو هم چنین حرفی رو علنی خواهد زد. انتظار رفتار معقول از گلادیاتورها، کار سادهلوحانهای است. همانی رو که دیدیم، همانی بود که فوتبالیست جوان انگلیسی نیز قادر هست در لحظه برخورد با حریف از خود بروز دهد و یا ...
نوشته شده در ساعت ۴:۳۴ بعدازظهر
توسط: تقی |
een plaats voor mijn gedachten en ideeën! جائی برای انعکاس افکار و ایده هایم! نوشتههای قبلی:
پیوندها:
خالواش - وبلاگی موازی زمزمههایی روی کاغذ ترجمه بنیاد کریشنامورتی - در آمریکا گشتها *تماس بایگانی:
|