کلَ‌گپ

۱۲/۰۴/۱۳۹۰

بی‌پرده - 2

دیروز تمام کانالهای تلوزیونی و بسیاری از کشورهای اروپائی گوشه‌هایی از برنامه‌های خود رو به عروسی آلبرت شاهزاده موناکو اختصاص دادند؛ طوری که قادر نبودی از لابلای کانال‌ها گذشته و به یکی از آنها و صحنه‌هایی از این برنامه برخورد نکنی! دو روز پیشتر هم خبر گرفتم ژان میشل ژار، آهنگساز فرانسوی که با اکسیژن یک و دو بیش از سه دهه از شهرت خاصی برخوردار شده، برای این مراسم قراره کنسرت کاملی اجرا کنه.

راستش حالم بهم میخوره از دیدن چنین شکلی از هجوم رسانه‌ای به جامعه بشری و نمایشی که بر مزخرف‌ترین و بی‌پایه‌ترین سنت بازمانده از هزاران سال خرافه تکیه داره. باور کنید اصلاً و بنیاداً مخالف جشن و سرور و شادمانی نیستم؛ و تصور اینکه خواسته باشم در مفاهیمی ابلهانه غوطه‌ور شوم که انگار هرچه انسانها فقیرتر و محدوده امکاناتشان حقیرانه‌تر باشد، بیشتر قابل احترام هست و از این قبیل مزخرفات. در نظر من همه اینها بی معنی هستند. اما وقتی میخوام این مجموعه رو برای خودم در محدوده یک کلمه و یا یک جمله خلاصه کنم تنها کلمه‌ای که به ذهنم میرسه " دهن‌کجی " است؛ دهن‌کجی به جامعه بشری؛ دهن‌کجی به همه دردها و آلامی که بر جامعه جهانی تحمیل کرده‌اند تا مثلاً قادر باشند زندگی نمایشی خودشان را حتی اگه شده لحظه‌ای در چشمان دیگران نمایان سازند.

ترکیب میهمانان تا آنجائی که من هم مثل بسیاری دیگر اجباراً صحنه‌هایی را در اخبار دیده‌ام، نمایش جالبی است از همه آنانی که بر سفره چپاول جهان و تحمیل شرائط کنونی بر بشریت نشسته‌اند؛ از آهنگساز و کشیش و ساختارهای پوسیده بازمانده از سلسله‌های پادشاهی و سیاست‌بازان و سیاست‌پیشه‌گان و ... تا مردمی که به نمایش در می آیند تا مبادا تصور کنیم دنیای آنها و دنیای ما متفاوت هستند؛ باید باشند نقاط ارتباط و پیوندی که چگونه " مردمی " هم بوده‌اند با لذت و افتخار و حتی چشمانی اشکبار – نمیدانم این یکی برای چی بوده! – بر این صحنه‌ها می نگرند و ابراز رضایت می کنند از اینکه در چنین دنیای متعفنی زندگی میکنند!

وقتی زاویه دید رو نزدیک می بریم و قضایا رو از جنبه‌های دیگری و خارج از تیتربندی‌های رسانه‌ها نگاه می کنیم، می بینیم این یارو آلبرت، مثلاً شاه هفت هشت تا کازینو در کنار دریا و جائی آرام هست تا تمام فعل و انفعالات پولی و پول‌شوئی و غیره در آن، نه در چارچوب مناسبات متعارف بانکی و مالی و پرنسیب‌های حقوقی، بلکه در زد و بندهای خاصی دنبال شود! حالا، چنین افرادی که میبایست برای چنان نقش‌هایی محاکمه شوند، برعکس توسط رسانه‌هایی که خود بخشی از ساختار قدرت در پهنه جهان کنونی هستند، به نمایش عمومی گذاشته میشوند و ...

 

در کنار همه این بازی‌های مضحک که میباید بیشتر بشریت امروز را شرمگین کند، جسته و گریخته نمایش میدهند که چگونه در طی یک ساعت پرواز عملیاتی بالای لیبی، صدها بمب را روی سر مردم ریخته‌اند. آری، آن بمب‌ها میبایست ریخته شود تا این جشن‌ها بعنوان مکمل آنها اجرا گردند!

 

دوران مضحکی را سپری می کنیم!


This page is powered by Blogger. Isn't yours?