کلَگپ | ||
۱۵/۰۴/۱۳۹۰پرسه در رسانهها – 1این روزا جنجال خبری درباره دومینیک اشتراوس خان کم و بیش از حالت تکاندهنده خود خارج شده و حال روالی متعارف در دنیای ورقپارهگی رسانهها را به خود گرفته است. رسانههای عمومی موضوع تجاوز وی به خدمتکار هتل و بطور کلی رفتار بیمارگونه و افسار گسیخته وی در برخورد با زنان را با ترفندهای بسیار به انواع و اقسام بیبی گوزکهای سیاسی متصل و اصل موضوع را به محاق می کشانند. تصور اینکه بر رأس مهمترین مراکز مالی دنیا عناصری قرار میگیرند که با وقاحت تمام دست به هر رفتاری می زنند و یا سیاستمدارانی که در برابر مردم دنیا با وقاحت تمام دروغ میگویند و همه اینها در میهمانی چپاول قابلیتهای طبیعی و تولیدی جهان امروز در کنار هم و در همراهی با یکدیگر شرکت می کنند همه اینها با ظرافت تمام بگونهای جا می افتد که پس از مدتی، از تکرار و بازتکرار امور چنین افرادی خسته شده و آرزو میکنیم تا رسانهها دست از سر ما برداشته و خبر چنین موجودات مضحکی را از لیست خبرهای پیش روی ما کنار بگذارند. با اینهمه لحظاتی وجود دارد که نمیتوان براحتی از کنار آنها گذشت. دیروز صحنهای را می دیدم که خدمتکار مورد تجاوز هتل در حالیکه روی سرش ملحفهای انداخته بودند، از محل دادگاه خارج شده و بسوی ماشینی هدایت می شد. همزمان مردی که متهم به تجاوز به وی بوده با لبخندی بر لب و در حالیکه دستش در دست همسرش بوده صحنه را ترک می کند؛ کسی که به گفته وکیل خدمتکار هتل به وحشیانهترین شکل زن را مورد حمله و تجاوز و آزار جسمی و جنسی قرار داده بود، حال خود را در موقعیتی می بیند که انگار مظلومترین فرد روی کره زمین هست. در جهانی که ما زندگی می کنیم، این متجاوزین نیستند که می باید از رفتارشان شرم کنند؛ بلکه مورد تجاوز قرارگرفتگان هستند که میباید برای دوری از هرگونه احتمال خطر جانی و تحقیر و دیگر بلایای احمقانه، چهره خود را بپوشانند. حزب سوسیالیست فرانسه نیز در این میان با رفتاری که برای جلوگیری از شکایت علیه اشتراوس خان در سال 2003 نشان داده و مانع از اعتراض علیه وی شده، نشان داد که اساساً جایگاه چنین افرادی در ساختار قدرت جهانی برایشان از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد. روزنامه شرق نیز در مقالهای که در این زمینه نگاشته و سایت ایران امروز آنرا منعکس نموده، موضوع را به نقش و تأثیر پوتین نخست وزیر روسیه مرتبط کرده و ارتباط با جناحی از ساختار قدرت در فرانسه و ... خلاصه داستانی سرهم بندی کردند تا به ما اینگونه تلقین کنند که تمام این قضایا صحنه سازی بوده و نه تجاوزی در کار بوده و نه چنین مشکلی هم آقای اشتراوس خان دارد. حتی اگر در جریان دادگاه اشتراوس خان بدلیل اسناد و مدارک بسیار معتبری که وجود داشته، وکلای وی به هیچ وجه اصل امر تجاوز را رد نکرده و فقط مایل بودند آنرا به خرید و فروش سکس محدود کرده و بازی خاصی که پشت این کار مطرح بوده. آنها خوانندگان خود را شاید مثل خودشان احمق تصور کردهاند که اگر خدمتکار فوق فروشنده سکس بوده، دیگه چرا بعنوان خدمتکار در هتل استخدام شده و نه بعنوان تن فروشی که مسلماً سطح و شیوه زندگی و میزان درآمدش بمراتب میتوانسته بیشتر از یک خدمتکار بوده باشد. بدبختی بزرگتر البته این است که چگونه چنین نشریاتی در محدودیت و محکومیت عمومی امر اطلاع رسانی و کار رسانهای در ایران بعنوان روزنامهای قابل مکث معرفی می شود و برخیها نیز از انتشار مطالب و مقالاتشان در چنین ورقپارهای ابراز رضایت و خوشحالی می کنند. |
een plaats voor mijn gedachten en ideeën! جائی برای انعکاس افکار و ایده هایم! نوشتههای قبلی:
پیوندها:
خالواش - وبلاگی موازی زمزمههایی روی کاغذ ترجمه بنیاد کریشنامورتی - در آمریکا گشتها *تماس بایگانی:
|