کلَ‌گپ

۰۶/۱۲/۱۳۸۷

افاضات سازگارا!

 

انگار هرچه از عمر ساختار قدرت ساخته و پرداخته‌شده و بیرون آمده از تحولات سال 57 میگذرد، پهلوان‌های جدیدتری از درونش زاده میشود که به ابلهانه‌ترین شکلی مایلند خود را به گوشه و کنار چیزی بچسبانند که از درونش بوی قدرت و تعفن سرسپردگی بیرون میزند.

سازگارا در برنامه‌ای که بی بی سی برای حقنه نگاه معینی به تحولات سال 57 سرهم‌بندی کرده و نشاندن آن بجای تاریخ و همه ذهنیتی که نسبت به آن سالها و در اذهان شرکت‌کنندگان و یا شاهدان آن دوران شکل گرفته، حضور خود در کنار خمینی را مدیون رهبر عالیقدر خود " ابراهیم یزدی " این وارث مجموعه بی‌معنی نهضت آزادی بوده و گفته که:" وقتی آقای یزدی منو که داشتم در دانشگاه فیزیک می خوندم، به فرانسه خواستند، ساعت دو نیمه‌شب تو هواپیما بودم و خودم رو به " امام " رسوندم. در آن لحظه فقط هشت دلار پول تو جیب‌ام بود..."

این شاهکار عجیب‌الخلقه‌ای که انگار برنامه وسیعی برای حضور در آش شله‌قلمکار پیش‌روی تحولات سیاسی ایران به عهده گرفته اخیراً نامه‌ای خطاب به خامنه‌ای منتشر کرده و با کمک اعوان و انصارش نه تنها برای همه سایت‌های شکل‌گرفته و درکار خارج کشور، بلکه برای ای‌میل‌های شخصی نیز ارسال شده، در آن مدعی شده که کسی در میان اسناد موجود در سازمان اطلاعات آلمان شرقی ارتباطاتی یافته از وجود برخی اندیشه!؟ های کمونیستی در مغز خامنه‌ای. و دلیل این مدعای نابغه بزرگ که اتهام مضحک سازماندهی سپاه پاسداران و آنهم در بیست و سه سالگی را بردوش خود یدک می کشد این است که انگار روابطی بین پوتین رئیس جمهور سابق روسیه و نخست‌وزیر فعلی آن کشور وجود داشته و این روابط به دورانی بر میگردد که پوتین افسری بود در خدمت نیروهای امنیتی شوروی سابق و اینکه او فلان و بهمان نظر را در مورد خامنه‌ای داده و ...

در نامه منصوب به سازگارا پس از این اراجیف همچنین اشاره شده که او خداترس هست و از خامنه‌ای هم میخواهد فلان و بهمان کار را انجام دهد و ... حتماً ما خوانندگان هم باید چند ضربدر بعنوان خوش‌رفتار به سازگارا و بدطینت به خامنه‌ای بدهیم و این خائن بالفطره را برکنار کرده و جایش را به چنان موجود مضحکی بسپاریم که مثلاً خیلی هم بچه مثبت تشریف دارند و حال که سرسپردگی به دولت‌های آمریکائی نه خیانت، بلکه امتیاز محسوب میشود، ایشان را بکار بگماریم و قدرت را بدهیم به چنین موجوداتی! و دلایلی که ایشان آورده‌اند یعنی مثلاً گرایشات کمونیستی خامنه‌ای بشود موضوع و بهانه و ...

نمیدانم این دانشجوئی که به زعم سازگارا به آنچنان اسنادی دسترسی پیدا کرده، چطور با وی تماس گرفته؟! از سوی دیگر، طرح مسئله – جدای از اینکه تردیدی در مزدوری و شرکت فعال امثال خامنه‌ای در سرکوب گسترده درون جامعه تا نقش چنین اراذلی در مدیریت مضحک امروزین بر اقتصاد و سیاست و اجتماع ایران، وجود داشته باشد – خود جرمی است که سازگارا بخاطر تفتیش عقاید و اتهامات مطروحه براساس اسنادی هنوز منتشر نشده!؟ و در ادامه محاکمه و تعیین جرم و حکم و غیره... همه اینها نشان میدهد که این نوچه مضحک سیاست‌های تبلیغی برای موجه جلوه‌دادن خاتمی و فراهم‌کردن زمینه برای حضور فعال‌تر رفسنجانی تا چه میزان وقیح و قادر است به چه کثافت‌کاری رسانه‌ای دست بزند.

 

در برنامه سه‌گانه‌ای که بی بی سی تدارک دیده بود چنان اشارات غیرمستقیمی تنظیم شده بود که انگار یک مشت لات چاله‌میدانی هم بکار سیاست‌گذاری میخورند و امثال رفیق‌دوست و رضائی و از سوی دیگر اعوان و انصار خرازی و لاریجانی و غیره میدان‌دار معرکه شده بودند. سیاست‌مداران مختلف غرب که ویژه‌گی عمده آنان در لحظه کنونی فاصله‌ای است که از عرصه‌های مستقیم و پاسخ‌گوی قدرتهای غرب دارند؛ از جک استراو گرفته تا فلان و بهمان مسئول فلان و بهمان شعبه سی آی ای آمریکا و یا برخی از مسئولین سابق شعبات وزارت خارجه.

از رابطه حزب‌الله لبنان و فلسطین و غیره طوری صحبت میکردند که انگار در مورد یکی از استان‌های ایران صحبت میکنند و امثال رفیق‌دوست هم طوری در این نمایش مهوع تلوزیونی نقش بازی میکرد که انگار فرماندهی جنگی در ابعاد جهانی به عهده اوست و اگر فلان ژنرال آمریکائی نیست اما میتواند با نقش ژنرال ژوکوف در جنگ جهانی دوم مقابله کرده و قابل مقایسه باشد!

مرکز ثقل تبلیغات هم بگونه‌ای است که مثلاً نشان دهند بخش بزرگی از روحانیون با باقی‌ماندن شخصی مثل خامنه‌ای تحت عنوان ولی‌فقیه مخالف‌اند و حتی خودش نیز مایل نبوده چنین نقشی داشته باشد و این نقش، با بازیگری رفسنجانی شکل گرفته است.

تمام این بازی‌های رسانه‌ای را میتوان در همان مجموعه‌ای در نظر گرفت که بی بی سی توانست با نقش بسیار ویژه خود در زمان تحولات موسوم به انقلاب ایران، رسانه‌ای مثل رادیو را به رهبر بلامنازع نه تنها افکار عمومی، بلکه شکل‌دهنده آن و فراهم‌کننده فریبی بزرگ جا بیاندازد. امروزه این نقش را نه تنها به تلوزیون منتقل کرده، بلکه بگونه‌ای آنرا در کنار اینترنت قرار داده که امکان بهره‌گیری از امکانات دوسویه‌ی اینترنت با بی بی سی فراهم نگردد. از یکسو اراجیف‌اش را تحت عناوین پرطمطراق کار تحقیقی و رونمودن اسنادی که بیست سال است پنهان نگاه داشته شده، برای داخل ایران رله میکند و دستگاه امنیتی ایران نیز مقابله‌ای تحریک‌کننده با آن را دنبال و به تبلیغ غیرمستقیم آن و گسترش امکانات آنتن‌های بشقابی روی می آورد و بعد بی بی سی همان برنامه را با استفاده از اینترنت برای خارج کشوری‌ها نیز منتشر میکند. طبیعی است که هیچ نیروی آزادی‌خواهی قادر نخواهد بود با چنین دهان گنده‌ای رقابت کرده و تأثیرات تخریبی و فریبکارانه‌اش را از اذهان جامعه بزداید. از سوی دیگر با بکارگیری افرادی منتسب به گرایشاتی چپ در بیش از دو یا حتی سه دهه گذشته، تلاش میکند نکات مورد نظر خود را با استفاده از دهان چنین افرادی به گوش مخاطبان برساند.

 


This page is powered by Blogger. Isn't yours?