کلَ‌گپ

۰۱/۱۱/۱۳۸۴

گپی خودمانی!

خب از شانس ماست که یکی هم میاد نظر میده، سوال میکنه:

راستی هدف تو از نوشتن چیست؟ البته اگر خواستی پاسخ سوالم را بدی به صحرای کربلا نزن و بگو مثلا می خواهی دیگران را آگاه کنی و یا یک نوع سرگرمی و از تنهایی درونی در بیایی و یا انگیزه‌های دیگری .. این را می پرسم چرا که تو سالهاست علیه دانستگی و آگاه کردن دیگران قیام کرده ای....

امروز بعداز خوندن این نظر، به این سوال فکر می کردم. آنچه که بیشترین انطباق با وضعیتی رو داره که منو وادار به نوشتن میکنه، فقط این هست که باید بگم: راستش این کار برای من مثل بلند بلند فکر کردن هست. در کنارش هم میتونم بگم: یه حالتی از تمرکز داره. یه طوری که وقتی روی یه موضوعی فکر می کنم یا یه حادثه‌ای رو بیاد میارم، با نوشتن میتونم روش متمرکزتر فکر کنم.

اما در مورد آموختن، خب من مخالف آموختن نیستم. در واقع ما مدام در حال آموختن هستیم. اما، آموختن با یاد دادن فرق داره. با خوندن هم میشه یه چیزایی یاد گرفت. اما، شخص یادگیرنده در واقع باز هم خود فردی است که داره میخونه. و سبک سنگین کردن موضوع بحث و اینها در ذهنش مبنایی میشه برای یاد گیری.

من درباره هیچ کاری و علیه هیچ کس قیام نکرده‌ام – خوبه کسی که نظر میده و آدرس مشخصی هم از خودش نمیذاره، با چنین طرح سوالی آدم رو در موضع دفاع از خود قرار میده! شاید همه اینها واسه تقدسی است یا تاثیری است که ما برای کلمه قائل هستیم!

بهرحال همانطور که گفتم، چه در وبلاگی که در بلاگ اسپات دارم و عین همین خالواش هست و چه تو خالواش نوشته‌ام که نوشته‌هایم و آنچه در اینجا منعکس میکنم، برای هیچ کار خاصی نیست. یعنی به هیچ وجه فکر نمی کنم که با چنین وقت گذرانی و چنین کاری که صرفاً امر و رفتاری شخصی است، در حال انجام کاری اجتماعی هستم! والله کشیدن سیم برق براحتی به آدم حالی میکنه که این فکر چقدر ساده لوحانه هست.

یه چیز دیگه‌ای که منو سخت تحت تاثیر قرار میده، آموزش در شکل سازمان‌یافته هست. یا بگونه‌ای دیگه، بجای دیگران و برای دیگران فکر کردن هست. از ساختارهای مذهبی گرفته تا ساختارهای حزبی و یا حتی ساختارهای دولتی، مسئولیت اندیشیدن هیچ کس نباید به دوش و به عهده دیگری گذاشته بشه. به همین دلیل وقتی کس یا کسانی بعنوان تشکل‌های سیاسی و حزبی مینویسند که: " ما " فلان طور و بهمان طور فکر می کنیم... با خودم فکر می کنم همین یه جمله نشانه فاجعه نیست...؟

خب، امیدوارم این نظردهنده عزیز که از صحرای کربلا زدن‌های من بخوبی اطلاع داره، در همین حد راضی شده باشه. در باقی قضایا میتونه برام ای میل بفرسته و من سعی میکنم در ای‌میل روی این یا قضایای دیگه باهاش مباحثه داشته باشم.


This page is powered by Blogger. Isn't yours?