کلَ‌گپ

۱۶/۱۲/۱۳۹۱

نوشته‌هائی پراکنده – 1


( این نوشته‌ها هیچ ترتیب زمانی و عددی را تداعی نمی کند جز، تبعیت از مفهومی که بعنوان اعداد اول و یا اعداد ویژه نامیده میشوند! وجود چنین نوشته‌هائی همانقدر حادثه هستند و همانقدر در تبعیت از حال و روز نگارنده که خواسته باشند نقشی هم ایفا نمایند! )


 

   شرطی شدن نسبت به مفهومی که کلمه در ذهن شکل میدهد و یا آنرا تداعی می کند، یکی از فجایع عظیم جامعه بشری است. از آنجائی که ما انسانها و بالاخص در این دوره زندگی جمعی که روی زمین جاری است و ما هم مثلاً بعنوان بهره‌وران اکسیپزن هوا در آن سهم داریم -" و انگار نه بیشتر! -" بشدت با چنین معضلی عجین شده و سعی داریم تمامی اجزاء روح و روان خود و بطور کلی همه اشکال و نمود حیات را با کلمه و مفاهیم توضیح و تشریح کنیم، در عمل با معضلات و مشکلات عدیده‌ای مواجه می شویم. در مناسبات دوستانه و رفیقانه و عشقی و شهروندی و اجتماعی و بسیاری دیگر مدام با تعابیر و معانی متفاوت آنچنان دست به گریبان میشویم که انگار هر کدام از ما روی فرکانس معینی از رادیو داریم صحبت می کنیم و همه این امواج بصورت موازی از کنار یکدیگر می گذرند و هیچ تقاطعی ایجاد نمی کند و اگر هم به گوش میرسد، معانی کاملاً شخصی‌شده و منحصر به فردی را تداعی می کند.

   یک وجه دیگر فاجعه حیات امروزین ما تبعیت بی قید و شرط ما به روایت‌ها و تأثیرات آن بر روح و روان ماست. اخبار و نمایش خبری علیرغم نمای ظاهری و تصویر مجعولی که برای خود ایجاد می کند، نمایشی است بشدت پولساز و به همین دلیل یکی از ارکان جدی ساختارهای قدرت و حکومت و بطور کلی حفظ وضعیت موجود را به عهده گرفته است. در زندگی روزمره ما نقش و تأثیر گفته‌ها و شنیده‌ها و دیده‌هایمان که بصورت مستقیم و یا غیرمستقیم به چشم و گوش ما می رسد، آنچنان قدرتمند هست که ما بطور مداوم تحت تأثیر این یا آن خبر و نشانه و غیره، واکنش نشان می دهیم. گاه حتی فراموش می کنیم که تنها یک لحظه و صرفاً یک لحظه مکث کنیم و منبع خبر مورد نظر را هم شناسائی نماییم. سالهای سال پیشتر از این وجود رابطه جنسی و روابط عشقی و عاطفی بین کلینتون و مونیکا لووینسکی موضوع فکر و ذکر و اندیشه افراد زیادی شده بود. خبر و ساختارهائی که آنرا بفروش می رسانند و بطور کلی سلطه قدرتهای انحصاری رسانه‌ای در جهان آنچنان پیچیده و قدرتمند و گاه در چنان گستره‌ای به تأثیرگذاری، ساخت و ساز افکار عمومی مشغول میشود که براحتی نمیتوان فهمید که از کدام سو ضربه کاری بر ما وارد شده است. انعکاس تخیل آزاد در عرصه ادبیات، تاریخ، هنر و غیره که روزگاری فعالیتی فردی محسوب میشد، حال در ترکیبی پیچیده به مراکزی مالی بدل شده‌اند و با ساخت و ساز فیلم و تحقیق و برپائی فستیوال‌ها و غیره چنان جائی در زندگی روزمره پیدا کرده‌اند که حتی بحث درباره نقش و نفی آنها نیز، بازی در زمین رقیب معنی خواهد داد.

   هرکدام از ما از جدی‌ترین‌های ما نسبت به حیات و ممات و روزمره‌هایمان تا لاقیدترین‌ها همه و همه موضوع فکرهایمان را با استفاده و بنحوی با قرارگرفتن در معرض تهاجم جریان‌های اصلی رسانه‌ای در جهان تعیین می کنیم و با سبک و سنگین کردن داده‌ها -" که همانها را هم با کمک همان رسانه‌ها جمع‌آوری کرده ایم -" به ارزیابی آنها می نشینیم و ... درست مثل سگ مورد آزمایش پاولوف واکنش‌هایمان آنچنان شرطی خواهد بود که آب از لب و لوچه‌مان سرریز می کند وقتی زنگ خاصی به صدا در می آید. یک نگاه به لحظاتی که زندگی ما طی می کند، نشان میدهد که چه میزان کنش‌ها و واکنش‌های ما تحت‌تأثیر چنان مکانیسمی از یک سو، و از سوی دیگر واکنش شرطی نسبت به مفاهیمی است که کلمه در ذهنمان می سازد. ما سالهاست که دیگر موجودیت طبیعی‌مان را تداعی نمی کنیم؛ موجوداتی شده‌ایم که از جنینی‌ترین بخش‌های هستی و حیاتمان تا آخرین نفس‌ها یک واحد، یک شماره، یک تصویر تک‌بعدی و حتی یک سایه از حیاتی هستیم که مثلاً قرار بوده نقش و حرکات دیگری را بعنوان انسان بازی کنیم!


This page is powered by Blogger. Isn't yours?